به گزارش چی 24 به نقل از نکته آنلاین:
به گزارش
نکته آنلاین ، کشور در دوران پسابرجام قرار دارد و در مدت کوتاهی که از توافقات هسته ای میگذرد. مقامات ایرانی از جمله رئیس جمهور به سفر خارجی رفته اند و یا هیاتهای خارجی از برخی کشورها مانند چین به ایران آمده اند.
به عقیده کارشناسان، شرکتهای غربی تصور میکنند در شرایط جدید بازاری بکر و دست نخورده برای آنها فراهم شده است تا بتوانند محصولات و تولیدات خود را وارد آن کرده و به فروش برسانند.
با این فکر و ایده، آنها در رقابت تنگاتنگی با یکدیگر قرار دارند و نگران این موضوع هستند که اگر دیر بجنبند، حتما کشور دیگری گوی سبقت را از آنها خواهد ربود و امکان فعالیت اقتصادی و فروش تولیداتشان به ایران عملی نخواهد شد.
هرچند تصور بر این است که در دوره پس از لغو تحریمها، سرمایه گذاران خارجی باید وارد کشور شوند و در بخشهای مختلف سرمایه گذاری کنند اما آنچه که در یک ماه گذشته بیشتر خودنمایی میکند، تلاش غربی ها، اروپاییها و کشورهای آسیایی برای فروش محصولاتشان به ایران بوده است.
بنابراین در این شرایط و ادامه آن در آینده نمیتوان انتظار داشت چیزی از پسابرجام عاید جوانان ایرانی شود. چون وقتی ما خریدهای بزرگی از اروپاییها انجام میدهیم، یعنی در واقع برای جوانان آنها اشتغال ایجاد کرده ایم و جوانان ما همچنان در صف تقاضا برای کار باقی خواهند ماند.
برخی فعالان بازار کار میگویند از دولت انتظار میرفت و میرود که در زمان آمد و رفت هیاتهای مختلف خارجی به ایران، مسائل مربوط به اشتغال زایی برای کارجویان ایرانی را مدنظر داشته باشند و دستکم به عنوان یکی از بندهای توافق با خارجیها مطرح و دنبال شود.
اگر قرار است آنها از فروش تولیدات خود به ما سود ببرند، بهتر است ما نیز به کم راضی نباشیم و تا حد امکان منافع بیشتری را برای خود مطالبه نماییم.
قطعا فروش بازار ایران به خارجیها مشکل بیکاری آنها را حل خواهد کرد و حتی ممکن است با واردات بیرویه، بازار ایران به بهشت کالاهای خارجی هم تبدیل شود و در این میان، با تداوم این روند چیزی عاید بازار بحران زده کار ایران و هزاران جوان جویای کار نخواهد شد. ساده اندیشی است که فکر کنیم این گونه اقدامات میتواند برای جوانان ما شغل جدید ایجاد کند.
تصور بر این است وقتی بالاترین مقامات دولتی کشور، بیکاری را مهمترین چالش و مسئله داخلی کشور میدانند، دستکم به فکر استفاده از تمامی ابزارها برای حل این مسئله نیز باشند. برخی کشورها از فرصت اعزام نیروی کار به خارج نهایت استفاده را بُرده و از این طریق توانستهاند مشکل بیکاری برخی از جوانان خود را حل کنند، بنابراین وقتی موضوعی چالش اول داخلی کشوری تلقی میشود نباید به این سادگی در شلوغی دوران پسابرجام گُم شود و فرصت ورود هزاران نیروی کار ایرانی به بازارهای کار خارجی نادیده گرفته شود.
علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ابتدای امسال اعلام کرده بود: یکصد هزار نفر نیروی کار ایرانی تا نیمه نخست سال به کشورهای حاشیه خلیج فارس، کانادا، اقیانوسیه، اروپا و آسیای جنوب غربی اعزام میشوند که طیف مشاغل اعزامی از آشپز تا نیروهای فنی و حرفه ای را در بر میگرفت.
با این حال، هنوز آماری از سوی وزارت کار در این باره منتشر نشده ولی قائم مقام وزیر تعاون، کار و رفاه اعلام کرده قرار است نیروی کار متخصص و ماهر ایرانی به کشورهای ایتالیا، آلمان و استرالیا در سال ۹۵ اعزام شوند. البته وی معتقد است دولت درباره اعزام نیروی کار ایرانی به خارج کشور با سران کشورهای هدف مذاکره کرده و از این رو قرار است تعداد زیادی از کارجویان ایرانی در گروههای مهندسی، پزشکی و پیراپزشکی به ایتالیا، آلمان و استرالیا اعزام شوند.
متاسفانه از سال ۸۶ به بعد هیچگونه قرارداد اعزام نیروی کار با هیچ کشوری اجرایی نشده است. برخی کشورهای قبلا نیروپذیر مانند استرالیا و کانادا نیز هم اکنون خود با مازاد نیروی کار مواجه اند و این شرایط با ورود پناهجویان و مهاجران جنگهای منطقه به سمت این کشورها تشدید شده است.
حال نه تنها اعزام نیرو به خارج از کشور در هاله از ابهام قرار دارد بلکه باز شدن گره بیکاری در دستان خارجیها قلمداد میشود، موضوعی که بی شک گره ای تازه در اقتصاد، صنعت و بازار کار ایران خواهد بود.